سقوط ufo در امریکا سال 1947
حادثه رازول
![]()
روزنامه دیلی رازول, ۸ ژوئیه ۱۹۴۷, announcing the "capture" of a "flying saucer"
| |
تاریخ | هفتم جولای ۱۹۴۷ |
---|---|
موقعیت | شهرستان چاوز، نیومکزیکو، ایالات متحده آمریکا |
مختصات | ۳۳°۵۸٫۱′ شمالی ۱۰۵°۱۴٫۶′ غربیمختصات: ۳۳°۵۸٫۱′ شمالی ۱۰۵°۱۴٫۶′ غربی |
در جولای ۱۹۴۷ در شهر رازول نیومکزیکو، شئ ای نقرهای رنگ با سرعت زیادی سقوط کرد. یکی از گلهداران قطعاتی از آن را پیدا کرد و به پایگاه هوایی گزارش داد. دولت وارد عمل شد و برای اولین و آخرین بار در تاریخ ایالات متحده در روزنامه خبر پیدا شدن یک بشقاب پرنده اعلام شد و در تمام کشور پیچید ولی فردا دولت اعلام کرد اشتباه شده و شئ مورد نظر یک بالون هواشناسی بودهاست.[۱]
شرح واقعه[ویرایش]
در ژوئیه سال ۱۹۴۷ در رازول، که در آن زمان شهری بسیار کوچک، بیابانی و بی سر صدا بود و از تعدادی مزرعه و دامداری تشکیل میشد "همچنین محل نگهداری اسکادران بمب افکنهای B-29 نیز محسوب میشد، که در آن زمان یکی از پیشرفته ترینها در نوع خود بودند." اتفاق عجیبی افتاد! از آسمان چیزی بزرگ و نقره ای رنگ با سرعت و سر صدای زیادی سقوط کرد.
یکی از گله داران قطعات و تکههای شئ را جمع کرد و به پایگاه هوایی گزارش داد و برای اولین و آخرین بار در تاریخ ایالات متحده آمریکا در روزنامهها اعلام کرد که یک بشقاب پرنده سقوط کردهاست.
طبیعتاً چنین خبری سر تیتر تمامی روزنامهها شد؛ رادیو اعلام کرد که یک بشقاب پرنده پیدا کرده و این بزرگترین اتفاق سال است اما روز بعد خبرها کاملاً شکل تازه ای به خود گرفتند. توضیح این حادثه هم زمینی تر شد. در روزنامهها اعلام شد که آن شئ یک بالون هواشناسی بودهاست وهمه چیز به حالت عادی بازگشت. اما این پایان داستان نبود و قرار نبود عده ای آن را فراموش کنند! سالها بعد کلماتی مانند یوفولوژی و یوفولوژیست وارد فرهنگ لغت شد و حادثه رازول دوباره پا در میان افکار مردم گذاشت؛ کسانی مانند مارسل، همان افسر اطلاعاتی که مامور بررسی این حادثه شده بود، کسی که اکنون، تنها یک افسر بازنشسته ارتش بود و فریدمن کسی که روزها یک فیزیکدان و شبها یک یوفولوژیست میشد، باعث آن بودند. فریدمن به صراحت گفت: من پس از سی سال متقاعد شدم دولت آمریکا جسد چند بیگانه و یک بشقاب پرنده ساقط شده را در نیومکزیکو بدست آوردهاست!
هنوز هم با گذشت بیشتر از نیم قرن، افراد زیادی به دنبال ماهیت حقیقی حادثهٔ رازول هستند؛ حادثه ای که شاید هیچوقت پرده از راز آن برداشته نشود![۲]