دانستنی های دیروز امروز و فردا

دانستنی های دیروز امروز و فردا در این بلاگ بارگذاری میشود

دانستنی های دیروز امروز و فردا

دانستنی های دیروز امروز و فردا در این بلاگ بارگذاری میشود

منطقه ۵۱

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبریپرش به جستجو
منطقه ۵۱
Wfm area 51 landsat geocover 2000.jpg
تصویربرداری ماهواره‌ای, taken in 2000, shows dry Groom Lake just northeast of the site.
یاتاندارد – ایکائوKXTA
خلاصه
نوع فرودگاه Military
مالک دولت فدرال ایالات متحده آمریکا
گرداننده نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا
مکان Southern Nevada, U.S.
ارتفاع ۴٬۴۶۲ پا / ۱٬۳۶۰ متر
مختصات ۳۷°۱۴′۰۶″ شمالی۱۱۵°۴۸′۴۰″ غربیمختصات۳۷°۱۴′۰۶″ شمالی ۱۱۵°۴۸′۴۰″ غربی
نقشه
KXTA در Nevada قرار گرفته‌است
KXTA
KXTA
Location of Homey Airport
باند
باند طول سطح
پا متر
14L/32R ۱۲٬۰۰۰ ۳٬۶۵۸ Asphalt
12/30 ۵٬۴۲۰ ۱٬۶۵۲ Closed
four additional runways on dry lake: 03L/21R and 03R/21L directly adjacent, and 09L/27R adjacent with 27L/09R
منطقه ۵۱ در وسط چند پایگاه نظامی دیگر قرار دارد، و در نقشه با رنگ زرد نشان داده شده‌است.

منطقه ۵۱ (به انگلیسیArea 51) یا گروم لیک (به انگلیسیGroom Lake) یک منطقه نظامی فوق سری در ایالت نوادا در آمریکا است.

گفته می‌شود که هدف این پایگاه نظامی آزمایش سیستم‌های نوین پروازی و جنگ‌افزارهای فوق سری است.[۱] اما گردانندگان و نوع کار این پایگاه فوق سری کماکان تا به امروز نامعلوم است، و حتی کارکنان پایگاه زندگی‌های بدور از عموم دارند و با دنیای خارج تقریباً هیچ تماسی ندارند.

دولت آمریکا اطلاعات رسمی بسیار ناچیزی را در مورد این پایگاه منتشر کرده‌است. پنهان‌کاری و محرمانه بودن فوق‌العاده‌ای که در مورد این مرکز اعمال می‌شود باعث شده تا شایعات و تئوری‌های توطئه زیادی در مورد آن بر سر زبان‌ها باشد.

درسال ۲۰۱۳ سیا گزارشی رسمی در مورد تاریخچه یو-۲ هواپیمای شناسایی آمریکایی دوران جنگ سرد را منتشر کرد که طی آن وجود منطقه ۵۱ به‌طور رسمی تأیید شده بود. این گزارش نشان می‌داد که در دهه ۵۰ و ۶۰، دلیل خیلی از گزارش‌هایی که در مورد «بشقاب‌پرنده‌ها» از سوی مردم منتشر شده بود به پرواز هواپیمای جاسوسی «یو-۲» و هواپیمایی دیگر مربوط می‌شد. گفته می‌شود علاوه بر لاکهید یو-۲ هواپیماهای دیگر از جمله اس آر-۷۱، و اف-۱۱۷ هم در این منطقه آزمایش‌هایی داشته‌اند.[۲]

تلاشهای ناموفق[ویرایش]

در سال ۱۹۹۴، عدّه‌ای با استناد به اندازه‌گیری‌های علمی از مواد غیر مجاز و شیمیایی در مجاورت منطقه ۵۱، از دولت ادعای خسارت مالی کرده و به دیوان عالی شکایت بردند.[۳][۴] دیوان عالی شکایت را ناوارد دانست.

اسرار غیر متعارف[ویرایش]

Back gate area 51.jpg

مخفی‌کاری توسط دولت آمریکا در باب منطقه ۵۱ تا حدی شدت داشته که طی سالیان متعدد، باعث ایجاد افسانه‌های متعددی گشته است. از میان این روایات ادعاهای مشهوری وجود دارند، مانند نگهداری بقایای یک سفینه موجودات فضایی که ادعا شده در ۱۹۴۷ در رازول، نیومکزیکو سقوط کرد.


اذعان به وجود منطقه ۵۱[ویرایش]

سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در سندی درباره تاریخچه برنامه هواپیماهای جاسوسی یو-۲ که در اوت ۲۰۱۳ از حالت محرمانه خارج شده، رسماً به وجود یک مرکز آزمایشی موسوم به "ناحیه ۵۱" که برای چند دهه موضوع کنجکاوی‌های فراوان بود اذعان کرد. این سند که توسط یک دانشگاه در آمریکا کسب شده خریداری محوطه‌ای در ایالت نوادا در سال ۱۹۵۵ را برای آزمایش این هواپیمای تجسسی توضیح می‌دهد. این قطعه بیابانی دورافتاده در اطراف "دریاچه گروم" به دلیل مجاورت آن به یک مرکز آزمایش اتمی انتخاب شده بود. در این سند آمده که آزمایش یو-۲ در دهه ۱۹۵۰ در ارتفاعی بسیار بالاتر از هواپیماهای مسافربری در آن زمان باعث "افزایش بسیار شدید گزارش‌ها از رؤیت اشیای ناشناس پرنده شد."درخواست اولیه برای افشای بخش‌های سیاه شده سند در سال ۲۰۰۵ ارائه شده بود.[۵]

از روایات محبوب دیگر، قرارگاه تماس دولت آمریکا با موجودات فضایی در این پایگاه، مرکز آزمایش تکنولوژیهای غیر بشری، آزمایشها کنترل آب و هوا، سفر در زمان، تلپورتاسیون، و محل آزمایشها پروژهٔ آورورا می‌باشند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۷ ، ۱۸:۱۹
محمدعلی مکاره چی

حادثه رازول


پرش به ناوبریپرش به جستجو
Roswell UFO incident
RoswellDailyRecordJuly8,1947.jpg
روزنامه دیلی رازول, ۸ ژوئیه ۱۹۴۷, announcing the "capture" of a "flying saucer"
تاریخ هفتم جولای ۱۹۴۷
موقعیت شهرستان چاوز، نیومکزیکو، ایالات متحده آمریکا
مختصات ۳۳°۵۸٫۱′ شمالی ۱۰۵°۱۴٫۶′ غربیمختصات۳۳°۵۸٫۱′ شمالی ۱۰۵°۱۴٫۶′ غربی

در جولای ۱۹۴۷ در شهر رازول نیومکزیکو، شئ ای نقره‌ای رنگ با سرعت زیادی سقوط کرد. یکی از گله‌داران قطعاتی از آن را پیدا کرد و به پایگاه هوایی گزارش داد. دولت وارد عمل شد و برای اولین و آخرین بار در تاریخ ایالات متحده در روزنامه خبر پیدا شدن یک بشقاب پرنده اعلام شد و در تمام کشور پیچید ولی فردا دولت اعلام کرد اشتباه شده و شئ مورد نظر یک بالون هواشناسی بوده‌است.[۱]

شرح واقعه[ویرایش]

در ژوئیه سال ۱۹۴۷ در رازول، که در آن زمان شهری بسیار کوچک، بیابانی و بی سر صدا بود و از تعدادی مزرعه و دامداری تشکیل می‌شد "همچنین محل نگهداری اسکادران بمب افکن‌های B-29 نیز محسوب می‌شد، که در آن زمان یکی از پیشرفته ترین‌ها در نوع خود بودند." اتفاق عجیبی افتاد! از آسمان چیزی بزرگ و نقره ای رنگ با سرعت و سر صدای زیادی سقوط کرد.

یکی از گله داران قطعات و تکه‌های شئ را جمع کرد و به پایگاه هوایی گزارش داد و برای اولین و آخرین بار در تاریخ ایالات متحده آمریکا در روزنامه‌ها اعلام کرد که یک بشقاب پرنده سقوط کرده‌است.

طبیعتاً چنین خبری سر تیتر تمامی روزنامه‌ها شد؛ رادیو اعلام کرد که یک بشقاب پرنده پیدا کرده و این بزرگترین اتفاق سال است اما روز بعد خبرها کاملاً شکل تازه ای به خود گرفتند. توضیح این حادثه هم زمینی تر شد. در روزنامه‌ها اعلام شد که آن شئ یک بالون هواشناسی بوده‌است وهمه چیز به حالت عادی بازگشت. اما این پایان داستان نبود و قرار نبود عده ای آن را فراموش کنند! سال‌ها بعد کلماتی مانند یوفولوژی و یوفولوژیست وارد فرهنگ لغت شد و حادثه رازول دوباره پا در میان افکار مردم گذاشت؛ کسانی مانند مارسل، همان افسر اطلاعاتی که مامور بررسی این حادثه شده بود، کسی که اکنون، تنها یک افسر بازنشسته ارتش بود و فریدمن کسی که روزها یک فیزیکدان و شب‌ها یک یوفولوژیست می‌شد، باعث آن بودند. فریدمن به صراحت گفت: من پس از سی سال متقاعد شدم دولت آمریکا جسد چند بیگانه و یک بشقاب پرنده ساقط شده را در نیومکزیکو بدست آورده‌است!

هنوز هم با گذشت بیشتر از نیم قرن، افراد زیادی به دنبال ماهیت حقیقی حادثهٔ رازول هستند؛ حادثه ای که شاید هیچوقت پرده از راز آن برداشته نشود![۲]


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۷ ، ۱۸:۱۱
محمدعلی مکاره چی

جنگ ویتنام


جنگ ویتنام
بخشی از جنگ سرد
زمان ازسال ۱۹۵۵ تا ۳۰ آوریل ۱۹۷۵
مکان ویتنام، کامبوج، لائوس
نتیجه پیروزی ویتنام شمالی
جنگندگان
نیروهای کمونیست

Flag of Vietnam.svg ویتنام شمالی
FNL Flag.svg ویت‌کنگ[۱]
 چین
Flag of the Soviet Union.svg شوروی
 کره شمالی
Flag of Democratic Kampuchea.svg کامبوج

نیروهای ضد کمونیست

Flag of South Vietnam.svg ویتنام جنوبی
 ایالات متحده آمریکا
 کره جنوبی
 استرالیا
 فیلیپین
 نیوزیلند
Flag of the Khmer Republic.svg جمهوری خمر
 تایلند
Flag of Laos (1952-1975).svg پادشاهی لائوس
State flag of Iran (1964–1980).svg شاهنشاهی ایران[۲] 
نیروهای نظامی آزادی‌بخش جهانی

جنگ ویتنام (به ویتنامی: Chiến tranh Việt Nam) نام مجموعه عملیات و درگیری‌های نظامی‌ای است که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ بین نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادی‌بخش ویتنام جنوبی از یک سو، و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر رخ داد.

دولت آمریکا (دوایت آیزنهاور) حضور آمریکایی در جنگ را به عنوان راهی برای جلوگیری از گسترش و کنترل کمونیسم در ویتنام جنوبی پیرو نظریه دومینو می‌دانست. با توجه به اصل ریزش دومینو اگر یک منطقه کمونیستی می‌شد مناطق اطراف را هم به دنبال خودش پایین می‌کشید (بعد از اتحاد جماهیر شوروی، چین، کره شمالی، ویتنام، لائوس …). دولت ویتنام شمالی برای اتحاد تحت حکومت کمونیستی می‌جنگید، آن‌ها اختلاف را ابتدا جنگ مستعمراتی فقط علیه نیروی‌های استعماری فرانسوی می‌دانستند اما وقتی آمریکا به ویتنام جنوبی پیوست اختلاف را به جنگ علیه کل دولت ویتنام جنوبی که آن را دولت دست نشانده آمریکا می‌خواندند، تغییر دادند (اگرچه پیش از ورود آمریکا به این جریان فرانسوی‌ها بواسطه تغییرات صورت گرفته در خود فرانسه در حال ترک ویتنام بودند).

امروز جمهوری سوسیالیستی ویتنام به نام ویتنام معروف است. شکست آمریکا در این جنگ به عنوان پیروزی آمریکا شناخته شد زیرا موجب آگاهی مردم دیگر کشورها از جمله اندونزی، سنگاپور، تایلند، مالزی و فیلیپین نسبت به کمونیسم و آزاد ماندن این کشورها از تمامیت‌خواهی کمونیسم شد[۳][۴] و نهایتاً جنگ سرد طی سال‌های ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ با جدا شدن کشورهای پساشوروی از این اتحاد که به فروپاشی شوروی شناخته شد پایان یافت. این فروپاشی ناشی از شکست اقتصادی طرح کمونیستی گاسپلن در تأمین نیازهای مردم شوروی بود که به مرگ و میر گسترده بازنشستگان نیز منجر شد. ۲ سال پیش از فروپاشی شوروی میخائیل گورباچفمی‌خواست که مصالحه با غرب باوقار و منظم باشد، او تصاویر تلویزیونی یادآور هرج‌ومرج خروج نیروهای آمریکایی از ویتنام در سال ۱۹۷۵ را نمی‌خواست و در چرخه داخلی پلیتبورو گفته بود که «ما نباید در پیشگاه جهان در لباس زیر خود یا بدون لباس نمایان شویم» و «موضع شکست‌خورده امکان‌پذیر نیست» و آن عقب‌نشینی به عنوان مصالحه با غرب و تضمین اروپای شرقی در نظر گرفته شده بود اگر چه بی‌فایده بود.[۵]

پیشینه[ویرایش]

در جریان جنگ جهانی دوم، هندوچین به تصرف نیروهای ژاپن درآمد و دست نیروهای فرانسه که پیش از آن نیروی مستعمراتی آن منطقه نیز بودند از کشورهای منطقه موقتاً کوتاه شد. با شکست ژاپن در پایان جنگ نیروهای ملی و نیز کمونیستهای ویتنام استقلال ویتنام را خواستار شدند و در دوم سپتامبر ۱۹۴۵ هوشی مین تشکیل کشور مستقل ویتنام را در هانویاعلام کرد.[نیازمند منبع]

نیروهای فرانسه که از اسارت نیروهای ژاپن درآمده بودند دوباره سعی در کسب سلطه خود در هندوچین و ویتنام کردند. این امر با مقاومت نیروهای ویتنامی (معروف به ویت مین) زیر فرماندهی هوشی مین روبرو شد و جنگ‌های معروف به جنگ اول ویتنام درگرفت.

سربازان فرانسوی در حال درگیری با نیروهای ویت کنگ


در سال ۱۹۵۰ رئیس‌جمهور آمریکا ترومن ۳۵ نفر از افراد گروه کمک و مشاوره نظامی را برای آموزش و مشاوره به کمک فرانسه فرستاد تا بتواند سلطه مستعمراتی خود را در ویتنام حفظ کند.[نیازمند منبع]

در ۱۹۵۴ نیروهای ویت مین شکست سختی در دین بین فو به نیروهای فرانسه وارد کردند و در نتیجه فرانسه در کنفرانس ژنو به استقلال سه کشور مستعمره خود یعنی کامبوج ولائوس و ویتنام رضایت داد اما در موافقتنامه‌های کنفرانس ژنو ویتنام موقتاً به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده بود. هدف ظاهراً آن بود که پس از رای‌گیری از مردم ویتنام تکلیف حکومت در این کشور معلوم شود. حکومت ویتنام جنوبی زیر رهبری نگو دین دیم با تشویق آمریکا از شرکت در مذاکرات مربوط به ترتیبات این رای‌گیری سر باز زد. در همین دوره حکومت ویتنام جنوبی با حمایت آمریکا به سرکوب شدید کمونیست‌ها پرداخت و بسیاری از مردم به اتهام کمونیست بودن اعدام شدند.[نیازمند منبع]

مردم اواره.jpg

برخی از نیروهای ویت مین که در جنوب باقی‌مانده بودند دست به مقاومت مسلحانه علیه حکومت نگو دین دیم زدند و نیروهای ویتنام شمالی نیز پس از مدتی به حمایت از این مبارزات در جنوب پرداختند.[نیازمند منبع]

جبهه ملی آزادی‌بخش ویتنام جنوبی تشکیل شد. حکومت ویتنام جنوبی افراد این جبهه را ویت‌کنگ می‌نامید که کوتاه شده عبارت «کمونیست ویتنامی» (ویت نام کنگ سان - Việt Nam Cộng Sản) به زبان ویتنامی بود.[نیازمند منبع]

گسترش جنگ[ویرایش]

اعدام یک سرباز ویت‌کنگی توسط سرتیپ نگوک لوآن در خلال جنگ ویتنام کهادی آدامز به خاطر آن برنده جایزه پولیتزر و جایزه وُرلدپرس شد.



با حمایت چین و شوروی از نیروهای ویت‌کنگ و ویتنام شمالی و نیز حمایت آمریکا و متحدانش از نیروهای ویتنام جنوبی، درگیری‌های ویتنام بالا گرفت و به تدریج به جنگی بزرگ در سراسر ویتنام و گاه در نقاط دیگر هندوچین تبدیل شد.[نیازمند منبع]

حمله تت[ویرایش]

در سال ۱۹۶۸ نیروهای ویت‌کنگ و ویتنام شمالی هم‌زمان با عید تت و آغاز سال ویتنامی، حمله‌های گسترده‌ای را در سراسر ویتنام جنوبی آغاز کردند که به حمله عید تت مشهور شد. اگر چه این حمله‌ها از نظر نظامی موفقیت زیادی نداشت اما گسترده بودن و شدت آن و نیز پوشش خبری آن در سراسر جهان و به ویژه در داخل آمریکا، افکار عمومی را بشدت بر ضد آمریکا بسیج کرد و تظاهرات ضد جنگ در آمریکا را به دنبال داشت.[نیازمند منبع]

ویتنامی کردن جنگ[ویرایش]

دولت آمریکا به تدریج به علت شکستهای متعدد و عدم شناسایی ویت کنگ‌ها از مردم عادی و عدم آشنایی با منطقه و تاکتیک رزمهای نامنظم که ویت کنگ‌ها در آن بسیار موفق بودند مجبور شد تا نیروهای خود را از ویتنام فراخواند و کار دفاع از حکومت ویتنام جنوبی را به خود آن حکومت بسپارد؛ که این البته مهم‌ترین علت ترک جنگ نبود بلکه اعتماد سیاسی و مخالفت‌های روزافزون در خود آمریکا باعث آن بود.[نیازمند منبع]

سقوط سایگون[ویرایش]

در ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ نیروهای ویت‌کنگ ویتنام شمالی سایگون را گرفتند و جنگ ویتنام به پایان رسید. (البته این اتفاق همواره با اقدامات پشت پرده بلوک شرق و غرب امکان‌پذیر بود و نتیجه آن اجرای برخی قوانین در ویتنام بود)[نیازمند منبع]

در سال ۱۹۷۶ انتخاب مجلس ملی، راه را برای وحدت مجدد شمال و جنوب ویتنام فراهم نمود. (ذکر شده در مفاد قرار داد پاریس ۱۹۷۵)[نیازمند منبع]

بنای یادبود کهنه سربازان جنگ ویتنام[ویرایش]

بنای یادبود کهنه سربازان جنگ ویتنام در سال ۱۹۸۲ در روز کهنه سربازان به‌طور رسمی افتتاح شد. این بنا در میان چمنزار شیب‌دار کانستیتوشِن گاردِنز (Constitution Gardens) در گردشگاه واقع میان بنای یادبود لینکلن و بنای تاریخی واشینگتن قرار دارد.[۶]

جستارهای وابسته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۲۰:۴۲
محمدعلی مکاره چی

آلفرد وگنر


پرش به ناوبریپرش به جستجو
آلفرد وگنر
Alfred Wegener ca.1924-30.jpg
آلفرد وگنر، ح. ۱۹۲۴–۱۹۳۰
زاده ۱ نوامبر ۱۸۸۰
برلین، امپراتوری آلمان
درگذشت نوامبر ۱۹۳۰ (۵۰ سال)
 گرینلند
محل سکونت Germany
ملیت German
شهروندی German
محل تحصیل دانشگاه هومبولت برلین
شناخته‌شده برای رانش قاره‌ای
موقعیت‌های علمی
موضوع‌ها هواشناسی، زمین‌شناسی،اخترشناسی
استاد راهنما Julius Bauschinger
تأثرگرفتگان Johannes Letzmann
امضاء
Alfred Wegener Signature.svg

آلفرد لوثار وگنر، (به آلمانیAlfred Wegenerدانشمند، زمین‌شناس ، هواشناس آلمانی و ژئوفیزیکدان در ۱ نوامبر ۱۸۸۰[پانویس ۱] در شهر برلین متولد شد. شهرت اصلی این دانشمند بابت نظریهٔ جا به جایی قاره‌ها می‌باشد که آن را در سال ۱۲۹۴ خورشیدی ارائه کرد.

بر اساس این نظریه قارههای زمین دارای حرکت بطئی می‌باشند. با این وجود وگنر قادر نشد سازوکار این حرکت را اثبات نماید چرا که این نظریه بیشتر بر اساس شواهد موجود شکل گرفته بود لذا این نظریه تا ۳۸ سال پس از فوت او، یعنی در سال ۱۹۶۸ میلادی که مدارک معتبری بر اساس اکتشافات مختلف مبنی بر جابجایی قاره‌ها به دست آمد، پذیرفته نشد. در زمان حیاتش، وی به علت خدماتش به هواشناسی و هم چنین پیشرو در زمینهٔ تحقیقات قطب مشهور بود. دلایل وگنر برای جابه جایی قاره‌ها تشابه کنارهٔ قاره‌ها با هم که مانند یک پازل جور می‌شود و وجود فسیل‌های مشابه در بعضی قاره‌ها که زیستگاه‌های مشترکی داشته‌اند.

این دانشمند در نوامبر ۱۹۳۰[پانویس ۲] درگذشت.

نظریه جا به جایی قاره‌ها[ویرایش]

آلفرد وگنر در کتابی که در سال ۱۹۱۵ منتشر کرد، اصول عقاید خود را شرح داده‌است. او معتقد به و جود قاره‌ای عظیم به نام پانگه‌آ (به معنای همه خشکی‌ها) است که حدود ۲۰۰ میلیون سال پیش، شروع به قطعه قطعه شدن کرده و سرانجام قاره‌های امروزی را به وجود آورد.

این قاره چندین میلیون سال بعد به دو قاره بزرگ و گسترده لوراسیا (به انگلیسی:Laurasia) و گوندوآنا  تقسیم شد. لورازیا شامل آمریکای شمالی، گرینلند و بیشتر قسمت‌های آسیا و اروپای امروزی است؛ و گندوانا شامل آمریکای جنوبی، آفریقا، قطب جنوب، هندوستان و استرالیای کنونی است. مساحت لورازیا و گندوانا تقریباً مساوی بوده‌است. فاصله دو قاره لوراسیا و گندوآنا را دریای تتیس پر می‌کرده‌است. دریاهای سیاه و خزر (مازندران) و مدیترانه از بازمانده‌های دریای تتیس هستند. وسعت این دریای بزرگ اولیه را می‌توان بر اثاث رسوبات بجای مانده که از جبل الطارق تا اقیانوس آرام امتداد یافته‌اند تشخیص داد.

علت حرکت ورقه‌ها[ویرایش]

بزرگترین ایرادی که به نظریهٔ وگنر وارد شد ناتوانی او در ارائهٔ سازوکار اشتقاق قاره‌ها بود. وگنر ۲ منبع انرژی را برای اشتقاق قاره‌ها در نظر گرفت. اولی جزر و مد و دیگری چرخش زمین بود که به نظر وگنر قدرت کافی برای جا به جایی قاره‌ها را داشتند. اما به این سادگی‌ها هم نبود. بستر اقیانوس‌ها بسیار محکم است و چنین نیست که قاره‌ها بتوانند به آسانی روی آن‌ها حرکت کنند به همین دلیل دانشمندان و فیزیک دانان هم عصر او با این ۲ منبع مخالف بودن. بعدها فیزیک‌دانی هم عصر وگنر به نام هارولد جفریز بیان کرد که اگر چنین نیروی جزرومدی بتواند باعث حرکت قاره‌ها شود پس در عرض چند سال می‌تواند سرعت دوران زمین را نصف نماید.

کامل شدن نظریهٔ وگنر[ویرایش]

در نهایت زمین‌شناس اسکاتلندی به نام هولمز بیان کرد که جریان همرفتی درون گوشته باعث حرکت ورقه‌ها می‌شود و این نظریه تا امروز از اعتبار خود برخوردار است.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۱۴:۵۱
محمدعلی مکاره چی

تاریخ ایالات متحده آمریکا


پرش به ناوبریپرش به جستجو
نقشه‌ای از سرزمین‌های آمریکا بسال ۱۵۶۶ میلادی

تاریخ آمریکا به عنوان یک کشور به کمابیش دویست ساله بازمی‌گردد، کما اینکه روز استقلال رسمی آمریکا در سال ۱۷۷۶ بود. اما آمریکا به عنوان یک زیستگاه بشری قدمت بسیار بیشتری دارد.

ساکنین بومی آمریکا[ویرایش]


نخستین انسان‌هایی که به قاره آمریکا رسیدند، بخشی از موج مردمانی بودند که به آرامی از آفریقا گذر کرده به قاره‌های دیگر رفته بودند. پاره‌ای از این مردمان حدود یکصد هزار سال پیش ابتدا به آسیا و اروپا مهاجرت کردند. زمانی گروه‌های اندکی از همین مردمان به اقیانوس آرام رسیدند و حتی از اقیانوس نیز گذشتند و خود را به استرالیا رساندند.[۱] سرانجام در حدود ۱۴٬۰۰۰ سال پیش[۲] (به روایتی ۲۵٬۰۰۰ سال پیش) از آسیا و از راه آنچه امروز تنگه برینگ نامیده می‌شود به قاره آمریکا وارد شدند. از این نخستین آمریکاییان سنگ‌نگاره‌ها و گورستان‌های و برخی اشیا دیگر بجا مانده‌است. بومیان و سرخ‌پوستان به‌تدریج به درجات مختلف تکامل اجتماعی و فرهنگی رسیدند و نتیجه آن پدیدآوردن تمدن‌هایی بود که در اوج شکوفایی به عالی‌ترین مدارج تمدن باستانی نایل شدند. این تمدن‌ها، مایا، تول تک‌ها، آزتک‌ها، اینکاها نام داشتند.[۳]

تمدن مایا

تمدن مایا از اتحاد و به هم پیوستن ۲۰ قبیله سرخ‌پوست در آمریکای مرکزی در کنار سواحل خلیج مکزیک در ۵۰۰سال پیش از میلاد شکل گرفته و در قرن‌های هشتم و نهم میلادی به اوج خود رسید. از لحاظ آثار هنری و معماری هیچ تمدن دیگری در قاره آمریکا نتوانست از مایاها پیشی بگیرد. تمدن مایا در قرن شانزدهم میلادی توسط فاتحین اسپانیایی افول کرد.[نیازمند منبع]

تمدن تول تک‌ها

در بین قرن‌های هشتم تا دهم مردمانی از سوی شمال به فلات مرکزی مکزیک هجوم آورده و اندکی پیش از سال ۱۰۰۰ میلادی امپراطوری تول تک‌ها را تشکیل دادند. سپس تهاجم خود به سمت جنوب ادامه داده و بخش‌هایی از سرزمین‌های متعلق به مایاها را تصرف کردند. تول تک‌ها نیز همانند مایاها دارای معماری و هنر پیشرفته‌ای بوده‌اند. امپراطوری تول تک‌ها در قرن دوازدهم میلادی به علت خشکسالی دراز مدت و قحطی و امواج جدید هجوم‌ها و یورشهای سرخ‌پوستان شمالی افول کرد.[نیازمند منبع]

تمدن آزتک‌ها

آزتک‌ها، قبیله کوچکی بودند که در قرن دوازدهم وارد فلات مرکزی مکزیک شده و به تدریج سرزمین‌های اطراف، از اقیانوس آرام تا خلیج مکزیک را تحت سلطه خود درآوردند. اوج توسعه امپراطوری آزتک‌ها در قرن‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی رخ داده که در این زمان جمعیت کلی امپراطوری بالغ بر ۵ میلیون نفر بوده‌است. در نهایت در سال ۱۵۱۹ با تهاجم فاتحین اسپانیایی و کشته شدن آخرین پادشاه آنها، تمدن آزتک‌ها نابود می‌شود.[نیازمند منبع]

تمدن اینکاها

این تمدن در دره‌های بلند رشته کوه آند در آمریکای جنوبی و در بین قرن‌های یازدهم تا پانزدهم میلادی به تدریج شکل گرفت. اوج امپراطوری اینکاها در بین سال‌های ۱۲۰۰ تا ۱۵۳۳ میلادی بوده به‌طوری‌که جمعیت آن‌ها در اوایل قرن شانزدهم به حدود ۶ میلیون نفر می‌رسد. امپراطوری اینکاها در اوج قدرت در جنگ با فاتحین اسپانیایی شکست خورده و نابود می‌شود.[۴]

اکتشافات و مهاجرت اروپاییان[ویرایش]

تصویری از کشتی میفلاور در بندر پلیموث در بوستون. این واقعه امروزه یک نقطه مهم در تاریخ آمریکا محسوب می‌گردد.

اگرچه گفته می‌شود که مردمان شمال اروپا مانند وایکینگ‌ها بارها به سواحل شرقی آمریکا آمده بودند ولی موج مهاجرت اروپایی‌ها، پس از سفر کریستف کلمب از کشور پرتغال به این قاره آغاز شد. در سال‌های ۱۶۰۰ به تدریج گروه‌های اروپاییان به قاره جدید آمده و در آنجا زندگی تازه‌ای را شروع کردند.[نیازمند منبع]

اسپانیایی‌ها در منطقه فلوریدای امروز ساکن شدند. بریتانیایی‌ها شهر جیمز تاون در ویرجینیای امروز را آباد کردند، هلندی‌ها نیو آمستردام را که اکنون نیویورک خوانده می‌شود، ساختند و فرانسوی‌ها نیز در ایالت جنوبی لوئیزیانا و اطراف رودخانه می‌سی سی پی ساکن شدند.

نام «آمریکا»[ویرایش]

نام «آمریکا» به احتمال زیاد از نام دریانورد ایتالیایی آمریگو وسپوچی[۵] ‏ مشتق شده‌است. این دریانورد سفرهای اکتشافی خود در قاره جدید را از برزیل کنونی شروع کرد و در نقشه‌برداری از سواحل قاره آمریکا نقش مهمی ایفا کرد. اولین بار نام «آمریکا» در سال ۱۵۰۷ میلادی در نقشهٔ یک کشیش آلمانی به نام «مارتین ولدزموئلر» ظاهر شد.[۶] این اولین نقشهٔ شناخته شده در جهان است که برای اولین بار تصویر نسبتاً کاملی از نیمکره غربی ارائه می‌کند. این کشیش آلمانی که در شهر «سن دی» فرانسه مشغول به کار بود، از اطلاعات آمریگو وسپوچی برای انتشار این نقشه بهره برده بود. در این نقشه کلمهٔ آمریکا روی منطقه برزیل کنونی نقش بسته‌است یعنی منطقه‌ای که وسپوچی اکتشافات خود را از آنجا آغاز کرد. جالب اینجاست که مارتین ولدزموئلر آلمانی فقط همین یکبار از «آمریکا» برای نامیدن قاره جدید استفاده کرد. وی نقشهٔ بعدی خود را ۹ سال بعد یعنی در سال ۱۵۱۶ منتشر کرد و در آن قاره آمریکا را «سرزمین ناشناخته» یا به لاتین «Terra Incognita» خواند.[نیازمند منبع]

دوران استعمار[ویرایش]

مناطق مختلف شرقی آمریکا چند بار بین قدرت‌های بزرگ اروپایی دست به دست شد. مهاجران بریتانیایی در بخش‌های زیادی از سرزمین جدید مستقر شدند و این بخش‌ها به‌صورت مستعمرهٔ بریتانیا اداره می‌شد. نبردهایی نیز بین مهاجران اروپایی و مردمان بومی آمریکا بر سر مالکیت زمین درمی‌گرفت. قسمت بزرگی از سرزمین‌های شرقی قاره آمریکا مستعمره بریتانیا بود و تجار بریتانیایی با استفاده از نیروی کار رایگان بردگان آفریقایی از طریق بندرهای غربی این کشور مثل منچستر و گلاسگو و لیورپول سیستم تجاری بسیار پرسود و بی‌سابقه‌ای ایجاد کردند. دولت بریتانیا برای تأمین مخارج جنگ‌های استعمار و رقابت با قدرتهای دیگر اروپایی ابتدا مالیاتهای تجارت بین این کشور و مستعمرات آمریکایی را بالا برد، و سپس بطور فزاینده اقدام به دخالت و کنترل تجارت نسبتاً آزاد بین بریتانیا و مستعمراتش در قاره آمریکا کرد. این دخالت‌ها تا حدی بود که اقتصاددان مشهور آدام اسمیت در مورد عواقب آن به دولت بریتانیا هشدار داده بود. تجار و مستعمره‌نشینان از پرداخت این مالیات ناراضی بودند و بالاخره به شورش علیه حکومت بریتانیا دست زدند. دولتهای اسپانیا و فرانسه که در آن دوران بزرگ‌ترین رقیب امپراتوری بریتانیا بودند، اقدام به کمک مالی و تسلیحاتی شورشیان کردند به این امید که بتواند دست بریتانیا را از مستعمرات وسیع آمریکای شمالی کوتاه کرده، آمریکا را تبدیل به متحد خود در مقابل بریتانیا نمایند.

۱۶۰۰–۱۸۲۰: صلح با بریتانیا و استقلال مستعمرات[ویرایش]

ژنرال جرج واشینگتن در مبارزه با بریتانیا، هنگام عبور از رودخانه دلاویر.

بدین ترتیب جنگ‌های انقلاب آمریکا از آوریل ۱۷۷۵ با نبرد لگزینگتون آغاز و در سال ۱۷۸۳ در پی امضای قرارداد صلح با بریتانیا پایان یافت. استقلال ۱۳ مستعمرهٔ آمریکای شمالی با صدور اعلامیه استقلال آمریکا در ۴ ژوئیه ۱۷۷۶ بدست آمد. این ۱۳ مستعمره سابق در حالی اعلام استقلال کردند که هیچ‌یک هنوز دارای ویژگی‌های حقوقی یک دولت/ایالت نبودند. با رفع مسائل حقوقی در ۱۷۷۷ و امضای اولین پیمان اتحاد در ۱۷۸۱، ایالات متحده آمریکا متشکل از ۱۳ ایالت بنیان گذاشته شد.

دولت فرانسه که استقلال آمریکا را پیروزی بزرگی برای خود در مقابل بریتانیا می‌دید، با افزایش کمک‌های مالی و علمی سعی در نزدیک کردن کشور جدید با فرانسه داشت. در این راستا، معمار شهیر فرانسوی پیر شارل لانفان (Pierre Charles L'enfent) مأمور شد نخستین طرح جامع شهرسازی را برای شهر جدید واشینگتن، پایتخت کشور ایالات متحده، ارائه دهد.

فرانسه حتی تا یک سده پس از استقلال آمریکا از بریتانیا، کشور آمریکا را نزدیک و همسو و نمادی از صدور فرهنگ آزادی‌خواهی انقلابی فرانسوی می‌دید. به مناسبت صدمین سال استقلال آمریکا، دولت فرانسه در سال ۱۸۸۶ مجسمه بزرگی با عنوان «روشنایی آزادی در جهان می‌درخشد» به آمریکا هدیه کرد که هم‌اکنون در جزیره آزادی (Liberty Island) در بندر نیویورک نصب و به «مجسمه آزادی» مشهور است.

۱۸۲۰–۱۹۰۰: جنگ‌های داخلی[ویرایش]

نبرد گتیزبرگ
اطلاعات بیشتر: جنگ داخلی آمریکا، بازسازی ایالات متحده آمریکا، ایالات مؤتلفه آمریکا، و جنگ آمریکا و مکزیک

سال ۱۸۶۱، جنگ داخلی آمریکا رخ داد که یکی از خونین‌ترین جنگ‌ها از این نوع در جهان می‌باشد. علت این جنگ به برده‌داری در ایالات جنوبی مربوط می‌شد که آبراهام لینکلنخواهان براندازی آن بود. این جنگ در سال ۱۸۶۵ با پیروزی شمالی‌ها به رهبری لینکلن، پایان گرفت.

۱۹۰۰–۱۹۵۰: جنگ‌های جهانی[ویرایش]

در جنگ جهانی اول، پس از یک پیروزی امپراتوری آلمان بر روسیه تزاری، آمریکا پس از اعلام جنگ زیردریایی آلمانی‌ها در سال ۱۹۱۷، به مداخله در جنگ کشیده شد. پس از شکست آلمانی‌ها و آغاز جنگ جهانی دوم آمریکا در کنار بریتانیا و سایر متفقین بر ضد رایش سوم می‌جنگید. آمریکا که در ابتدا در این جنگ نیز بی‌طرف بود در ۷ دسامبر ۱۹۴۱، با حمله هوایی ناگهانی ژاپن بر پرل هاربر (بندر مروارید) در هاوایی مواجه شد. این حمله که باعث کشته‌شدن تعداد زیادی از خدمه و سربازان نیروی دریایی آمریکا و بخش بزرگی از تجهیزات آن بود، بهانه اصلی حمله اتمی آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی در پایان جنگ جهانی دوم می‌باشد.

با پیروزی متفقین، شکست نهایی آلمان نازی در این جنگ و تخریب شدید زیرساختارهای اقتصادی و صنعتی اروپا، آمریکا که کمترین خسارات را متحمل شده بود، به عنوان قدرت بزرگ جهانی پدیدار شد. با اینحال پیامد مستقیم این جنگ، منازعه‌ای گسترده‌تر بود که به جنگ سرد لقب یافت. تنش میان آمریکا و شوروی در این سال‌ها حتی منجر به ناپایداری‌های سیاسی در داخل آمریکا، همچون ظهور مک کارتیسم گردید.

۱۹۵۰ تا دوره معاصر[ویرایش]

حمله پلیس به معترضین نژادپرستی در سال ۱۹۶۵ در آلاباما. این جنبش به جنبش حقوق مدنی معروف گردید.

از وقایع مهم پس از جنگ جهانی دوم، جنگ کره و جنگ ویتنام بود که آمریکا در هر دو حضور نظامی داشت.

جنبش حقوق مدنی در دهه شصت میلادی رسوایی واترگیت را به‌دنبال خود داشت که باعث اولین و تنها استعفای ریاست جمهوری این کشور در تاریخ گردید.

تصرف سفارت آمریکا توسط دانشجویان ایرانی باعث به قدرت رسیدن رونالد ریگان و آغاز دوره قدرت محافظه کاران در دولت آمریکا شد.

با حملات ۱۱ سپتامبر، آمریکا دور جدیدی از حضور نظامی در کشورهای دیگر را آغاز نمود که تا به امروز ادامه دارد.

بازسازی ایالات متحده آمریکا[ویرایش]

بازسازی ایالات متحده آمریکا دورهٔ تاریخی ۱۸۶۵ – ۱۸۷۷ و بعد از جنگ داخلی آمریکاکه جنوب بار دیگر به لحاظ سیاسی و اقتصادی بازسازی شد و به ایالات متحده آمریکا بازگشت. در این دوره، جمهوری‌خواهان افراطی خواهان اضمحلال کامل ایالت‌های شورشی بودند اما اندرو جانسون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا با این تندروی‌ها مخالفت کرد و به تدریج زمینه بازگشت ایالات‌های تجزیه‌طلب را فراهم کرد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۱۴:۴۰
محمدعلی مکاره چی

جنگ جهانی دوم


جنگ جهانی دوم
Infobox collage for WWII.PNG
از بالا سمت چپ: نیروهای چینی در جنگ وانجیالینگ؛ توپ ۲۵ میلی‌متری استرالیا در اوایل نبرد العلمین؛ بمب‌افکنهای آلمانی در جبهه شرقی نبرد در دسامبر ۱۹۴۳؛ یک واحد از نیروی دریایی آمریکا در خلیج لینگاین؛ ویلهلم کایتل در حال امضای مفاد تسلیم آلمانی‌ها؛ نیروهای شوروی در نبرد استالینگراد
زمان ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ تا ۲ سپتامبر ۱۹۴۵ میلادی
(۹ شهریور ۱۳۱۸ تا ۱۱ شهریور ۱۳۲۴ خورشیدی)
مکان اروپا، منطقه اقیانوس آرام، جنوب شرق آسیا، خاورمیانه، منطقهمدیترانه و شمال آفریقا
نتیجه پیروزی متفقین
علت جنگ تحمیل برخی موارد در جریان عهدنامه ورسای به آلمان، اهداف امپریالیستی دولت‌های محور
جنگندگان
متفقین
Flag of the Soviet Union.svgاتحاد جماهیر شوروی
Flag of the United States (1912-1959).svg ایالات متحده آمریکا
Flag of the United Kingdom.svg بریتانیا
Flag of the Republic of China.svg جمهوری چین
Flag of France.svg فرانسه
و دیگر متفقین
متحدین
Flag of the German Reich (1935–1945).svg آلمان نازی
Flag of Japan (1870–1999).svg امپراتوری ژاپن
Flag of Italy (1861–1946).svg پادشاهی ایتالیا
و نیروهای محور
فرماندهان
Flag of the Soviet Union.svg ژوزف استالین
Flag of the United States (1912-1959).svg فرانکلین روزولت
Flag of the United Kingdom.svg وینستون چرچیل
Flag of the Republic of China.svg چیانگ کای‌شک 
Flag of France.svg شارل دوگل
Flag of the German Reich (1935–1945).svg آدولف هیتلر 
Flag of Japan (1870–1999).svg هیروهیتو تسلیم‌شد
Flag of Italy (1861–1946).svg بنیتو موسولینی 
تلفات
کشته‌شدگان نظامی
بیش از ۱۶٬۰۰۰٬۰۰۰
شهروندان عادی
بیش از ۴۵٬۰۰۰٬۰۰۰
مجموع
بیش از ۶۱٬۰۰۰٬۰۰۰
کشته‌شدگان نظامی
بیش از ۸٬۰۰۰٬۰۰۰
شهروندان عادی
۴٬۰۰۰٬۰۰۰
مجموع
۱۲٬۰۰۰٬۰۰۰
نقشه جناح‌بندی‌ها در جنگ جهانی دوم و نمایش اشغال سرزمین‌ها     متفقین غربی (کشورهای مستقل اصلی)     متفقین غربی (مناطق اشغال‌شده و کلونی‌های ایجاد شده)     متفقین شرقی (کشورهای اصلی و مناطق اشغال‌شده)     نیروهای محور (کشورهای اصلی)     نیروهای محور (مناطق اشغال‌شده و کلونی‌های ایجاد شده، شامل فرانسه ویشی)     کشورهایی که اعلام بی‌طرفی کردند

جنگ جهانی دوم، جنگی فراگیر بین اول سپتامبر ۱۹۳۹ تا دوم سپتامبر ۱۹۴۵ بود. البته درگیری‌های مرتبط با این جنگ از چند سال پیش از آن آغاز شده بودند. این جنگ بسیاری از کشورهای جهان از جمله تمامی ابرقدرت‌های روز را درگیر خود کرد تا جایی که دو دسته از کشورهای مختلف با تشکیل اتحادهای نظامی به نام‌های متّحدینو متّفقین در مقابل یکدیگر صف آرایی کردند. این جنگ گسترده‌ترین جنگ جهانی تاریخ بشر بود که در آن بیش از ۱۰۰ میلیون نفر از قریب به سی کشور مختلف به صورت مستقیم در آن جنگیدند. در طول این جنگ که حالت یک جنگ تمام عیار به خود گرفته بود، کشورهای مختلف تمامی توان اقتصادی، صنعتی و علمی خود را صرف جنگ کردند تا حدی که تفاوتی بین منابع نظامی و غیرنظامی در آن نبود. این جنگ همچنین باعث کشتار جمعی غیرنظامیان و بمباران‌های راهبردی نابودکننده گسترده علیه مقاصد صنعتی و مراکز تمرکز مردم (که به مرگ بیش یک میلیون نفر از جمله در حملات اتمی به دو شهر ژاپنی انجامید) شد. در طول جنگ جهانی دوم ۵۰ تا ۸۵ میلیون نفر کشته شدند که این آمار خونین‌ترین درگیری انسان در طول تاریخ بشریت است.[۱][۲][۳][۴][۵]

اگر چه ژاپن تهاجم خود به جمهوری چین را از سال ۱۹۳۷ آغاز کرد[۶] اما عموماً حملهٔ آلمان نازی به نیمه غربی لهستان در اول سپتامبر سال ۱۹۳۹ که به اعلام جنگ فرانسه و بریتانیا به این کشور انجامید، تاریخ شروع جنگ جهانی دوم خوانده می‌شود. در طول جنگ آلمان نازی موفق شد با تشکیل اتحاد نظامی تحت عنوان قوای محور با ایتالیا و ژاپن، از طریق اعمال قوه قهریه یا انعقاد پیمان ضمیمه، بخش عمده‌ای از قاره اروپا را تحت کنترل خود درآورد. آلمان بعد از ضمیمه مرکز اروپا اتریش چکسلواکی مجارستان و سپس با حمله نظامی به شمال اروپا اسکاندیناوی و غرب اروپا فرانسه را اشغال و انگلستان را محاصره دریایی و جنگ هوایی نمود. آلمان در شرق بر طبققرارداد مولوتوف-ریبنتروپ در اوت ۱۹۳۹ آلمان نازی و شوروی توافق کردند کشورهای اروپای شرقی شامل لهستان، فنلاند، رومانی و کشورهای حوزه دریای بالتیک را بین خود تقسیم کنند. اما بعدها در ژوئن ۱۹۴۱ آلمان و متحدانش حمله گسترده‌ای را تحت عنوان عملیات بارباروسا علیه شوروی آغاز کردند که به بزرگترین صحنه نبرد تاریخ بشریت تبدیل شد. این نبرد که بخش عظیمی از توان نیروهای محور را صرف خود کرد با راهبرد زمین سوخته شوروی به یک جنگ فرسایشی تبدیل شد که با از بین بردن قسمت قابل توجهی از نیروی نظامی مهاجمان، ورق را در نبرد به کلی به ضرر آلمان و متحدانش برگرداند. در پی این مسئله در سال ۱۹۴۲ متحدین شمال آفریقا را از دست دادند؛ روند این شکست‌ها در سال ۱۹۴۳ با غلبه کمرشکن شوروی در جناح شرق اروپا دو نبرد استالینگراد و کورسک بر آلمانی و حملهٔ موفقیت‌آمیز متفقین غربی به جناح جنوب اروپا ایتالیا (که به تسلیم شدن ایتالیا انجامید) و در سال ۱۹۴۴ به جناح غرب اروپا فرانسه ادامه یافت. از سوی دیگر ایالات متحده که با حمله ژاپن به پرل هاربر هاوایی وارد جنگ شده بود، در جبههٔ اقیانوس آرام آسیا به موفقیت‌هایی دست یافت که این روند ابتکار عمل را از ژاپن گرفت و وارد جنگ اروپا در فرانسه هم شد. با استفاده از این فرصت شوروی که تمامی اراضی از دست رفته خود را پس گرفته بود، تهاجمی همه‌جانبه را علیه سرزمین آلمان و متحدانش آغاز کرد.

جنگ در اروپا در ۸ می ۱۹۴۵ با سقوط برلین به دست سربازان ارتش سرخ شوروی و تسلیم بی‌قید و شرط آلمان و در ژاپن که حاضر به تسلیم نبود، در ۱۵ اوت ۱۹۴۵ پس از دو حمله اتمی مرگبار و ویران‌کننده به دو شهر هیروشیما و ناکازاکی توسط ارتش ایالت متحده پایان یافت تا پیروزی کامل نصیب متفقین شود.[نیازمند منبع]. نتیجهٔ نهایی جنگ جهانی دوم پیروزی متفقین بود اما پیامدهای این جنگ تغییرات بسیاری در پی داشت که از آن جمله می‌توان تشکیل سازمان ملل متحد برای جلوگیری از مناقشات بین کشورها را نام برد که قدرت‌های پیروز در جنگ شامل ایالات متحده آمریکا و بریتانیا و فرانسه و شوروی و چین به پنج عضو دائم شورای امنیت آن تبدیل شدند.[۷] دو کشور ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به عنوان ابرقدرت‌های نو ظهور پس از جنگ در مقابل یکدیگر قرار گرفتند که از آن با عنوانجنگ سرد یاد می‌شود که برای ۴۶ سال ادامه یافت. بسیاری از کشورهای آسیب دیده در جنگ به خصوص در اروپا با کنار گذاشتن دشمنی‌ها در سایه بازسازی اقتصادی و صنعتی بهبود روابطشان با یکدیگر و ایجاد هویتی واحد را در پیش گرفتند.[۸]

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۱۴:۳۲
محمدعلی مکاره چی

جنگ جهانی اول


جنگ جهانی اول
WWImontage.jpg
از سمت راست-بالا (در جهت عقربه‌های ساعت): یک سنگر، تانک‌های انگلیسی در حال رفتن به سمت خط مقدم، یک ناو انگلیسی در حال غرق شدن بعد از برخورد با مین در درگیری در داردانل، یک کمک تیرانداز اسلحه خودکار با ماسک محافظ گاز و هواپیماهای دوبالهٔ آلباتروس آلمانی.
زمان ۲۸ ژوئیه ۱۹۱۴ تا ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ میلادی
(۶ مرداد ۱۲۹۳ (خورشیدی) تا ۱۹ آبان ۱۲۹۷ (خورشیدی) خورشیدی)
معاهدهٔ صلح در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۹ امضاء شد.
مکان اروپا، اروپای شرقی و خاورمیانه (بیشتر در جزایر اقیانوس آرام.)
نتیجه پیروزی متفقین
جنگندگان
امپراتوری بریتانیا بریتانیا

امپراتوری روسیه روسیه
فرانسه فرانسه
 صربستان
 مونته‌نگرو
 بلژیک
 ژاپن
 ایتالیا
 پرتغال (1916–18)
 رومانی (1916–18)
 پادشاهی حجاز (1916–18)
 ایالات متحده آمریکا (1917–18)
 یونان (1917–18)
تایلند تایلند (1917–18)

امپراطوری آلمان آلمان
امپراتوری عثمانی عثمانی
اتریش-مجارستان اتریش-مجارستان
بلغارستان (۱۹۱۵–۱۸)پادشاهی بلغارستان
فرماندهان
جرج پنجم، نیکولاس دوم، ژرژ کلمانسو ویلهلم دوم، محمد پنجم، فرانتس یوزف یکم
نیروها
امپراتوری روسیه ۱۲٬۰۰۰٬۰۰۰

امپراتوری بریتانیا ۸٬۸۴۱٬۵۴۱[۱][۲]
French Third Republic ۸٬۶۶۰٬۰۰۰[۳]
پادشاهی ایتالیا (۱۸۶۱–۱۹۴۶) ۵٬۶۱۵٬۱۴۰
ایالات متحده آمریکا ۴٬۷۴۳٬۸۲۶
پادشاهی رومانی ۱٬۲۳۴٬۰۰۰
امپراتوری ژاپن ۸۰۰٬۰۰۰
پادشاهی صربستان ۷۰۷٬۳۴۳
بلژیک ۳۸۰٬۰۰۰
پادشاهی یونان ۲۵۰٬۰۰۰
پادشاهی مونته نگرو ۵۰٬۰۰۰
کل: ۴۲٬۹۵۹٬۸۵۰[۴]

امپراطوری آلمان ۱۳٬۲۵۰٬۰۰۰

اتریش-مجارستان ۷٬۸۰۰٬۰۰۰
امپراتوری عثمانی ۲٬۹۹۸٬۳۲۱
پادشاهی بلغارستان ۱٬۲۰۰٬۰۰۰
کل: ۲۵٬۲۴۸٬۳۲۱[۴]

تلفات
متفقین
کشته شدگان نظامی:۵٬۵۲۵٬۰۰۰
زخمی‌های نظامی: ۱۲٬۸۳۱٬۵۰۰
ناپدید شدگان نظامی: ۴٬۱۲۱٬۰۰۰
متحدین
کشته شدگان نظامی: ۴٬۳۸۶٬۰۰۰
زخمی‌های نظامی: ۸٬۳۸۸٬۰۰۰
ناپدید شدگان نظامی: ۳٬۶۲۹٬۰۰۰

جنگ جهانی اول (که با نام‌های جنگ بزرگ و جنگ برای پایان همهٔ جنگ‌ها نیز شناخته می‌شود) جنگی جهانی بود که از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد و در پی آن، بدون زمینهٔ جدی کشمکش، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق زیادی از جهان درگیر جنگ گشتند. تلفات جنگ جهانی اول تا آن زمان در تاریخ بی‌سابقه بود. از سلاح‌های شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ استفاده شد. برای نخستین بار، به گونه‌ای انبوه مناطق غیرنظامی بمباران هوایی شدند و نیز برای نخستین بار در این سده کشتار غیرنظامیان در ابعادی گسترده رخ داد. این جنگ به خاطر شیوهٔ جنگ خاکریزی به ویژه در جبهه غرب آن نیز شناخته شده‌است.

جنگ جهانی اول در پی ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش - مجارستان در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ توسط ملی‌گرای هجده ساله صرب، گاوریلو پرنسیپ، در سارایه‌وو بوسنی به وقوع پیوست. در نتیجه این اقدام تروریستی، اتریش-مجارستان به صربستان التیماتوم داد. امپراتوری روسیه که متحد صربستان بود دست به بسیج نیروهای خود زد که این خود موجب نگرانی متحد اتریش-مجارستان، یعنی امپراتوری آلمان شد. آلمان برای جلوگیری از یک جنگ دو جبهه‌ای به متحد روسیه، یعنی فرانسه حمله کرد. برای سرعت بخشیدن به روند حمله به خاک فرانسه، ارتش آلمان طرح اشلیفن را اجرا کرد که به موجب آن نیروهای آلمانی از خاک بلژیک برای حمله به فرانسه بهره می‌بردند. تجاوز آلمان به خاک بلژیک باعث شد که متحد این کشور، یعنی امپراتوری بریتانیا نیز به آلمان اعلان جنگ دهد.

جنگ جهانی اول از برجسته‌ترین رخدادهای تاریخ بشر است و به گونه مستقیم و غیرمستقیم نقش بزرگی در تعیین تاریخ سده بیستم داشته‌است. این جنگ پایان چندی از نظام‌های پادشاهی اروپا را رقم زد و مایه نابودی چهار دودمان پادشاهی هابسبورگ، هوهن تسولرن، عثمانی و رومانوف به ترتیب در امپراتوری‌هایاتریش-مجارستان، آلمان، عثمانی و روسیه تزاری شد. بیشتر تاریخ نگاران باور دارند که شکست دیپلماسی پس از جنگ و تحمیل غرامت‌های تحقیرآمیز بر اساسبند گناه «معاهده ورسای» به آلمان و دیگر دول شکست خورده مایه پرورش نازیسم در آلمان و زمینه‌ساز آغاز جنگ جهانی دوم شد. هم‌چنین نادیده گرفتن ایتالیا وژاپن از سوی قدرت‌های بزرگتر در تقسیم غرامت‌ها از دلایل رشد فاشیسم در ایتالیا و حمله ژاپن به منچوری دانسته می‌شود.

این جنگ همچنین زمینه را برای انقلاب روسیه مهیا ساخت؛ امری که بر آینده جهان تأثیر گذاشت و از چین تا کوبا به انقلاب‌های سوسیالیستی دامن زد و از سویی زمینه‌ساز تبدیل شوروی به یک ابرقدرت جهانی شد که آغاز جنگ سرد با آمریکا را در پی داشت.

در خاورمیانه با نابودی امپراتوری عثمانی کشور نوینی به نام «ترکیه» پایه‌گذاری شد و سرپرستی موقت مناطق عرب نشین تحت حکومت این کشور تا زمان استقلال آن‌ها بین بریتانیا و فرانسه تقسیم شد. با فروپاشی امپراتوری اتریش-مجارستان در اروپای مرکزی کشورهای تازه‌ای همچون چکسلواکی و یوگسلاویپدید آمدند و کشور لهستان با پیوند بخش‌هایی از خاک امپراتوری‌های آلمان، روسیه و اتریش-مجارستان استقلال خود را پس از دو قرن بازیافت.

جنگ جهانی اول بین متحدین امپراتوری آلمان (اتریش - مجارستان، عثمانی و بلغارستان) و نیروهای اتفاق (جمهوری سوم فرانسه، بریتانیا، روسیه (تا نوامبر ۱۹۱۷)، صربستان، ایتالیا، ایالات متحده آمریکا (از اوت ۱۹۱۷)، ژاپن و رومانی) درگرفت. تا مدت‌ها هیچ‌یک از دو سوی نتوانستند به پیروزی مهمی دست یابند و جنگ چهار سال به درازا انجامید و تا پیروزی متفقین نزدیک به ۱۰ میلیون تن کشته شدند. پس از پایان این جنگ در سال ۱۹۱۹ و در کنفرانس صلح پاریس، معاهده‌های جداگانه‌ای امضاء شد و تاوان‌های بسیار سنگینی بر شکست‌خوردگان جنگ تحمیل داشت.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۱۴:۲۸
محمدعلی مکاره چی

استن لی


پرش به ناوبریپرش به جستجو
استن لی
لی در سال ۲۰۱۴
زادهٔ استنلی مارتین لیبر
۲۸ دسامبر ۱۹۲۲
نیویورک، ایالات متحده
درگذشتهٔ ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸ (۹۵ سال)
لس آنجلس، کالیفرنیا، ایالات متحده
فعالیت نویسنده، ویراستار و منتشر کننده کتاب‌های کمیک
همکاری‌های مهم
جوایز
همسر جوآن بوکوک لی(ازدواج ۱۹۴۷–۲۰۱۷)
فرزندان ۲
امضا
امضای استن لی

استنلی مارتین لیبر (انگلیسیStanley Martin Lieber؛ زادهٔ ۲۸ دسامبر ۱۹۲۲ - درگذشتهٔ ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸) معروف به استن لی (به انگلیسیStan Leeنویسنده، ویراستار و منتشر کننده کتاب‌های کمیک (مارول)، بازیگر، تهیه‌کننده و مجری تلویزیونی اهل آمریکا بود.

او به همراه چند هنرمند دیگر از جمله جک کربی و استیو دیتکو، شخصیت‌های کمیک زیادی از جمله مرد عنکبوتی، مرد آهنی، هالک، مردان ایکس و چهار شگفت‌انگیز را خلق کرده بود.Stan Lee by Gage Skidmore 3.jpg

وی در تمام فیلم‌هایی که از روی کتاب‌های کمیک او ساخته شده‌است، در نقش‌های بسیار کوتاه بازی کرده‌است.

همسر وی در ۶ ژوئیه ۲۰۱۷ در سن ۹۵ سالگی پس از ۷۰ سال زندگی مشترک با وی درگذشت.

مرگ[ویرایش]

لی در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸ در سن ۹۵ سالگی در مرکز پزشکی سیدرز-ساینای لس آنجلس، کالیفرنیا بر اثر پنومونی درگذشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۱۴:۲۲
محمدعلی مکاره چی


فراتاب -گروه بین الملل: در طول تاریخ همواره شاهد ظهور و سقوط کشورهای مختلف بوده ایم و در پاره ای از اوقات یک ملت و کشور به طور کامل از صحنه روزگار محو شده اند یا به طور بنیادینی تغییر کرده اند. در این لیست نگاهی می اندازیم به 10 کشور که ممکن است تا 20 سال آینده وجود نداشته یا با تغییرات بنیادینی در مرز های خود مواجه شوند. لازم به ذکر است مطلب پیش رو بصورت یک فیلم منتشر شده در یوتیوب، تاکنون بیش از 10 میلیون نفر بازدید کننده داشته است، اما نکته قابل تامل نامشخص بودن نویسندگان آن است!

 

  1. اسپانیا

ممکن است حضور اسپانیا در این لیست برای برخی از افراد عجیب باشد اما این کشور همچنان با بحران مالی و اقتصادی سال 2008 دست و پنجه نرم می کند. این مسئله تا جایی پیش رفت که تولید ناخالص داخلی این کشور بسیار پایین آمد و براساس آمار باعث شد که 24 درصد از جمعیت  این کشور در سال 2015 بیکار باشند. در کنار این مسائل تحرکات استقلال طلبانه ایالت شمال شرقی این کشور به نام کاتالونیا را نباید نادیده گرفت. این ایالت که از نظر فرهنگی و زبانی تفاوت های بسیاری با اسپانیا دارد تلاش های خود را در چند سال اخیر برای استقلال بیشتر کرده است تا جایی که در سال 2013 زنجیره انسانی به طول 3 هزار مایل برای جدا کردن این ایالت از اسپانیا تشکیل شد. در شمال اسپانیا ایالت باسک برای استقلال از اسپانیا تلاش می کند. مردم این ایالت نیز به زبان باسکی صحبت می کنند و حتی تلاش ها برای استقلال از اسپانیا رنگ خشونت و ترور در این ایالت گرفته است.

 

  1. کره شمالی

شکی نیست که این کشور از نظر نظامی در زمره کشور های پیشرفته و قدرتمند (دارای بمب اتم) به شمار می رود اما با توجه محدودیت منابع این کشور، به نظر می رسد کره شمالی در نهایت مجبور به بیرون آمدن از انزوای خود خواسته خود شود و همین امر باعث سقوط رژیم کیم جونگ اون در آینده شود. با این حال تنها فرصت برای سران کره شمالی ایجاد اصلاحات اقتصادی و سیاسی مانند چین است که این کشور بتواند در آینده جهان جایی داشته باشد.

 

  1. بلژیک

شهروندان این کشور از نظر زبانی و نژادی به دو گروه  فلاندری و والونی تقسیم می شوند که کمترین شباهت را به یک دیگر دارند. در جنوب بلژیک منطقه والونی قرار دارد که به زبان فرانسوی صحبت می کنند و در سال های اخیر تلاش های خود را برای استقلال از بلژیک یا الحاق به فرانسه بیشتر کرده اند.

 

  1. چین

شاید غیرمنتظره ترین کشور در این لیست چین باشد. در کنار ارتش قدرتمند و اقتصاد توانمند، حزب کمونیست این کشور به سختی با مخالفان خود برخورد می کند. در این میان مشکلات زیست محیطی برای بسیاری از چینی ها زندگی را دشوار کرده است. برای مثال نیمی از رودخانه های این کشور به دلیل آلودگی های صنعتی کاملا برای هر نوع استفاده انسانی غیر قابل استفاده شده است و مقامات چینی عنوان کرده اند که تا سال 2030، این کشور تمامی ذخایر آبی خود را به مصرف خواهد رساند. امروزه بر اساس آمارهای بانک جهانی، هر سال بیش از 250 هزار چینی به دلیل دستیابی نداشتن به آب سالم می میرند. دولت چین همواره جلوی انتشار این گزارشات را گرفته است.

 

  1. عراق

ظهور دولت اسلامی (داعش) در عراق توجه جهانیان را به این کشور جلب کرده است. عراق در حال حاضر به سه منطقه تقسیم شده است. گروه های سنی در غرب این کشور، شیعیان در جنوب و کُردها در شمال این کشور قدرت را در دست دارند. به نظر می رسد که این گروه ها درحال حاضر برای شکست دادن دولت اسلامی با یک دیگر همکاری می کنند اما در صورتی که بتوانند دولت اسلامی را شکست دهند تمایل دارند که منطقه خود را تحت کنترل داشته باشند. و در نتیجه بسیار سخت خواهد بود در آینده عراق پس از داعش این سه گروه که اختلافات اساسی با یکدیگر دارند دوباره در قالب یک دولت و کشور مشترک با هم زندگی کنند.

 

  1. لیبی

به مانند عراق این کشور به طور مصنوعی توسط استعمارگران بریتانیایی تشکیل شد و تا قبل از تهاجم و اشغال این کشور در جنگ جهانی دوم توسط ایتالیا، این کشور به سه منطقه طرابلس، برقه و فِزان تقسیم شده بود که هر منطقه دارای ذخایر نفتی بود. بعد از سقوط معمر قذافی، جنگ داخلی در این کشور جریان دارد و به نظر می رسد شرایط برای تشکیل دوباره این مناطق محیا شده است.

 

  1. دولت اسلامی (داعش)

دولت اسلامی در سال 2013 بعد از شکست نیروهای دولتی در عراق و سوریه به سرعت تشکیل شد. با این حال این دولت خودخوانده در حال حاضر با دولت های سوریه، ایران، عراق، عربستان، گروه ارتش آزاد سوریه، کردهای سوریه، پیشمرگان اقلیم کردستان و نیرو های ائتلاف به رهبری آمریکا در جنگ است و به نظر می رسد که کار سختی برای بقا داشته باشد.

 

  1. بریتانیا

شاید اسکاتلندی ها در رفراندوم جدایی این کشور از بریتانیا در سال 2014 شکست خورده باشند اما شواهد بر آن است که اسکاتلندی ها به راحتی از تلاش خود دست نمی کشند. به نظر می رسد که به غیر از اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی نیز برای جدایی از بریتانیا و استقلال تلاش خود را بیشتر کرده اند. رای اخیر مردم بریتانیا برای جدایی از اتحادیه اروپا این اقدامات جدایی طلبانه را تشدید کرده است.

 

  1. ایالات متحده آمریکا

این کشور همچنان با اختلافات برجای مانده از جنگ داخلی این کشور در دهه 1860 رو به رو است. با توجه به اختلافات سیاسی و فرهنگی که در این کشور وجود دارد به نظر می رسد که برخی از ایالت های این کشور تا 20 سال آینده اعلام استقلال کنند. در 2012 ایالت های این کشور با صدها هزار امضا برای جدایی از ایالات متحده رو به رو شدند و در این میان ایالت های آلاسکا و تگزاس بیش از دیگران برای جدایی و استقلال از ایالات متحده آمریکا تمایل دارند.

 

  1. مالدیو

این کشور که در میان هند و قاره آفریقا قرار گرفته است به طور جدی با خطر غرق شدن به دلیل بالا آمدن آب اقیانوس ها مواجه است. رئیس جمهور سابق این کشور مناطقی را در جنوب آسیا جستجو کرد تا تمامی ساکنین این کشور قبل از غرق شدن این کشور در اقیانوس را به آن مناطق انتقال دهد.

ترجمه از محمدعلی مکاره چی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۱۴:۱۶
محمدعلی مکاره چی

برای اینکه آینده را پیش‌بینی کنید حتماً نباید روانی باشید. گاهش اوقات تنها با بررسی زمان حال می‌توان آینده را پیش‌بینی کرد. در اینجا 17 اتفاق که احتمالاً تا سال 2050 رخ می‌دهد را به شما معرفی می‌کنیم.

2019: احتمالاً کشورهای جدیدی روی نقشه ظاهر می‌شوند.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

جزیره باگانویل در اقیانوس آرام منطقه مستقل گینه‌نو پاپوآ است. اما اگر اغلب جمعیت آن در رفراندوم رأی بدهند، تا سال 2019 به یک کشور مستقل تبدیل می‌شود. کالادونیا در فرانسه نیز احتمالاً به یک کشور مجزا تبدیل شود.

2020: ساخت‌وساز بلندترین ساختمان جهان به اتمام خواهد رسید.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

در حال حاضر بلندترین برج جهان برج خلیفه دوبی است، اما در سال 2020 این رکورد شکسته می‌شود. زیرا تا آن زمان ساخت برج جده در عربستان سعودی به اتمام خواهد رسید. ارتفاع این ساختمان بیش از 1000 متر خواهد بود.

2020: اولین هتل فضایی افتتاح خواهد شد.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

شرکت Bigelow Aerospace سعی دارد یک سفینه فضایی بسازد تا برای مسافران زمین یک هتل باشد. در حال حاضر چنین سفینه‌ای آزمایش شده و حتی یکی از آن‌ها توسط فضانوردان ایستگاه فضایی بین‌المللی به‌عنوان انبار استفاده می‌شود.

2024: موشک SpaceX به مریخ می‌رود.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

شرکت SpaceX که در سال 2002 به‌وسیله آلون ماسک راه‌اندازی شد در نظر دارد که یک سفینه فضایی به این سیاه سرخ بفرستد. سپس اولین انسان‌ها را به آنجا خواهند فرستاد.

2025: جمعیت انسان به 8 میلیارد تن می‌رسد.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

طبق پیش‌بینی‌های جهانی تا سال 2025 جمعیت سیاره زمین به 8 میلیارد تن می‌رسد. همچنین تا سال 2050 این جمعیت به 10 میلیارد تن می‌رسد.

2026: کلیسای جامع ساگارادا فامیلیا در بارسلونا به اتمام می‌رسد.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

ساخت این کلیسا در سال 1883 آغاز شد. تنها مشکل پیش رو این است که طراحی سنگ بلوک‌های مخصوص لازم است و ساحت یکی از آن‌ها زمان زیادی می‌طلبد. زیرا به توجه انحصاری کارکنان نیاز دارند.

2028: ونیز ممکن است غیرقابل‌سکونت شود.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

منظورمان این نیست که این شهر کاملاً غرق می‌شود (البته ممکن است رخ دهد اما نه تا پیش از سال 2100). اما احتمال می‌رود سطح آب آن‌قدر بالا برود که نتوان در خانه‌های این شهر زندگی کرد.

2029: فاصله سیارک ۹۹۹۴۲ تا زمین، 38398 کیلومتر خواهد شد.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

طبق اولین محاسبات دانشمندان احتمال برخورد این سیارک به زمین در سال 2029 تنها 2.7% بود. بااین‌حال حقایق نشان می‌دهد که احتمال برخورد این سیارک با زمین کمتر شده است و نمی‌توان مشخص کرد که چه زمانی به زمین نزدیک‌تر می‌شود.

2030: منطقه یخسار جنوبگان بیش از حد کوچک خواهد شد.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

منطقه یخسار جنوبگان در حال کوچک شدن است. طبق پیش‌بینی‌ها این منطقه تا پیش از پایان قرن 21 کاملاً ذوب خواهد شد.

2033: سفر انسان به مریخ آغاز خواهد شد و نام این مأموریت Aurora نام خواهد گرفت.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

سازمان فضایی اروپا قصد دارد بر روی ماه، مریخ و سیارک‌ها مطالعه کند. این مطالعات پروازهای اتوماتیک و انسانی را شامل می‌شوند. آن‌ها پیش از فرستادن انسان به فضا موشک را به آن می‌فرستند تا تکنولوژی فرود آمدن و بازگشت به زمین را ارتقا دهند.

2035: دورنوردی کوانتومی در روسیه رخ خواهد داد.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

باید بگوییم که منظورمان دور نوردی اشیای واقعی در فضا نیست. دور نوردی کوانتومی نوعی سیستم ارتباطی است که فوتون‌های قطبی شده را در فضا منتقل می‌کند.

2036: سفر تحقیقاتی به آلفا قنطورس آغاز می‌شود.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

یکی از پروژه‌های تحقیقاتی قصد دارد تا چندین سفینه را به نزدیک‌ترین ستاره بفرستد. این سفینه‌ها که دارای صفحات خورشیدی هستند پس از 20 سال به سیستم آلفا قنطورس رسیده و 5 سال طول می‌کشد که درباره فرود خود به زمین اطلاع‌رسانی کنند.

2038: آرشیوهای ملی آمریکا راز ترور جان اف کندی را برملا می‌کنند.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

باوجوداینکه گفته می‌شود ترور جان اف کندی به دست لی هاروی اوزوالد انجام گرفت اما هنوز دراین‌باره سؤالاتی وجود دارد. بسیاری از افراد این گفته‌ها را باور ندارند. بااین‌حال اطلاعات این ترور تا سال 2038 بررسی و برملا می‌شود.

2040: راکتور گرماهسته‌ای آزمایشی بین‌المللی مورداستفاده قرار خواهد گرفت.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

ساخت این راکتور گرماهسته‌ای آزمایشی بین‌المللی در سال 2007 در جنوب فرانسه در 64 کیلومتری مارسی آغاز شد. این راکتور از راکتورهای هسته‌ای سنتی سریع‌تر بوده زیرا در صورت وقوع تصادف تشعشعات نارسا بوده و لازم نیست تخلیه صورت بگیرد.

2045: زمان تکینگی فناوری فرامی‌رسد.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

بسیاری از مردم معتقدند که به‌زودی پیشرفت‌های فناوری به جایی می‌رسد که هوش مصنوعی از هوش بشری سبقت گرفته و کسی آن را درک نمی‌کند. در آن صورت انسان با ماشین ادغام شده و شاهد گونه جدیدی از انسان خواهیم بود.

2048: استخراج معدنی در جنوبگان انجام می‌گیرد.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

طبق قوانین جنوبگان هیچ کشوری بر این قسمت از جهان سلطه نداشته و این قاره یک قاره غیرهسته‌ای است. در حال حاضر استخراج معدنی از این قاره ششم غیرقانونی است اما احتمالاً پس از سال 2048 بر سر آن توافقی صورت بگیرد.

2050: استعمار مریخ آغاز خواهد شد.

17 اتفاق مهم که تا سال 2050 رخ می‌دهد

گفته می‌شود که احتمالاً تا سال 2050 افرادی روی مریخ زندگی خواهند کرد. آن‌ها احتمالاً اولین کسانی هستند که در قالب پروژه مریخ به آنجا می‌روند، اما پیش از آن دانشمندان باید مشکلاتی را حل کنند. بااین‌حال برخی از افراد معتقدند که ما به سیارات دیگر نخواهیم رفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۱۴:۰۵
محمدعلی مکاره چی